با فعال سازي تلفن همراه، مي توانيد بدون اتصال به اينترنت و از طريق پيامک اقدام به ارسال پيام عمومي و نظر در پارسي يار نماييد.
براي ارسال پيام به پارسي يار، کافيست + در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
براي ارسال نظر برای آخرين پيامي که با پيامک به پارسي يار فرستاه ايد، کافيست ++ در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
در ازاي ارسال هر پيامک براي پارسي يار مبلغ 130 ريال از اعتبار کاربري شما کسر خواهد شد.
براي بارگذاري فايلهاي رسانه اي اينجا را کليک کنيد.
در بخش آدرس رسانه، کليه آدرسهاي تصويري، آدرسهاي صوتي با فرمت mp3، wav، wma، mid و آدرسهاي فيلم با فرمت mp4، wmv، 3gp، 3gpp، avi، mov، flv و آدرسهاي فلش با پسوند swf پشتيباني مي شود.
همچنين کليپهاي مربوط به سايت آپارات، با لينک مستقيم آن کليپ پشتيباني مي شود.
توجه : برچسب هاي زير در متن ارسالي شما قابل استفاده است. در حين ارسال پيام براي
هر کاربر، داده مربوط به آن کاربر جايگزين اين بر چسب ها مي شود.
*pb:BlogNic* : عنوان کاربر در پارسي يار
*pb:BlogAuthor* : نام و نام خانوادگي مدير وبلاگ
*pb:BlogTitle* : عنوان وبلاگ
*pb:BlogUrl* : آدرس کامل وبلاگ
گزينه ها:
هر گزينه بايد در يک سطر مستقل قرار گيرد. گزينه ها با کليد Enter جدا شوند.
براي هر پيام حداقل دو و حداکثر ده گزينه قابل تعيين است.
+مومن هم مثل همه ي ماهاست...
مومن هم آدم است...
ناراحت مي شود...
ميخندد؛ گريه مي کند...
عصباني مي شود...
و...
فقط يک تفاوت دارد
آن هم اينکه ؛ حالات خود را کنترل مي کند
رضايت خدا را مي بيند...
پس سخت و دور از دسترس نيست ؛
مومن شدن
+دانه هاي گندم...
به هيچ کار نمي آيند...
تا زماني که يا تغيير ماهيت دهند و آرد شود
و يا به زير خاک روند و مولد دانه اي ديگر
----
پ.ن: انسان نيز اينچنين است
+دوستان ميدونيد داستان عشق به روايتي ديگه سرچشمش از کجا بودو جرا عاشق سير نميشه از عشق؟بخونيد: داستان عشق
سرچشمه اش
کربلا بود
به همين دليل است
هيچ کس از عشق سيراب نمي شود
رسم عاشقي
عطش است ؛عطش
+عاشقان را .... راهي نيست :
مجنونان چرتکه نمي اندازند
صلوات شمار هم ندارند
چون کاسبي بلد نيستند
آنها عاشق اند
عاشقان را کاري به
بهشت و جهنم نيست
يار را مي بينند و بس
+عجيب موجوداتي هستند اين انسان ها :
توي تاکسي
موقع برگشتن از خونه ي کيوان
بحث عرفان شد
و من ساکت فقط گوش ميدادم
پسري ميان سال با موهاي بور
و ته ريش نامنظم حرفي زد که
هنوز غرق اونم
گفت:
"ما که عاشق خدا نشديم خدا کنه عاشق يکي از بندگان اون بشيم تا شايد
سبب خيري بشه براي ما ؛ براي رسيدن"
قربانت برم خدا اين انسان هايي که خلق کردي ؛ عجيب موجوداتي هستند