شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ شاعر در اتوبان سلوک شاعري هروله اي کرد و گذشت زاهدي چپ شد و مرد عارفي پنچري روح گرفت. شاعري شعر جهاني مي گفت هم بدان گونه که مي افتد و داني مي گفت شاعري شوريده از خودش بر مي گشت کاغذي در کف داشت پي يک شاعر ديگر مي گشت پيش چشم شاعر جدولي حل مي شد عشق مختل مي شد! شاعري شايعه بود نقد تکذيبش کرد!
تاجري سر مي رفت شاعري حل مي شد ناقدي نيزه به دست در المپيک غم اول مي شد. شاعري خم مي شد منشي قبله ي عالم مي شد! شاعري خون مي گفت زاهدي ايدر و ايدون مي گفت قصه ي ليلي و مجنون مي گفت! سالکي خسته به دنبال حقيقت مي رفت در مجاري اداري گم شد! شاعري مادر شد پدر بچه ي خود را سوزاند! شاعري ني مي زد عارفي مي ناليد زاهدي بست پياپي مي زد!
تاجري مجلس تفسير گذاشت ابتدا فاتحه بر قرآن خواند!
صداي دل...
رتبه 0
0 برگزیده
713 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
صداي دل... عضو گروهی نیست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top